خیلی سبک شدم.....همه چی قشنگ شده....شایدم دارم کور میشم حالیم نیست.....از وقتی به دنیا اومدم تا همین الان دنبال یکی میگردم که درکم کنه و بهش بگم......بی تو من دردم آهم سنگم.....آشیان برده ز یاد.....بی تو من اشکم ......به اینجا رسیدم که کسی نمیتونه کسی رو درک کنه...و.....تلاشم بیهوده بوده
الان زده به سرم میخوام اینو بگم.....
آخ....الهی بیماری بگیرم...دکترا بهم اصرار کنن بگم ام آر آی نمیرم آخه می خوام واست بمیرم......
نظرات شما عزیزان:
ابله 
ساعت10:49---7 بهمن 1389
پاسخ:
:)
ابله 
ساعت19:39---2 بهمن 1389
از این خط اخر خوشم نیومد خدایی!
مال اون جاندار بی قواره ساسی مانکن نیست؟
پاسخ:آره هست.منم دوسش ندارم ولی اینی که نوشتم ماجرا داره.....البته واسه خودم.
:: موضوعات مرتبط:
نوشته هایzack،
،